یکی بود ، یکی نبود
یکی بود ، یکی نبود ، خدا بود و بندگانش و .. و .. و کائناتی که آفریده بود. غربت بود و دوری از وطن و دردهای بیشمار و هزار قیل و قال. در بین آن همه قیل و قال یکباره دنیایی از داخل سیمهای الکتریکی و صفحه ای شبیه به تلویزیون سر برآورد که کامپیوتر و اینترنت نام داشت . همین صفحه زبان بسته به سرعت وارد خانه ها شد و به شئیی از اشیای ضروری خانه مبدل شد و از پنجره این دستگاه وبلاکستان وارد زندگی شد.
بله آن قدیمها زیتون بود و یک عالمه لینک و نوشته های شیرین اش .
نرگس بود و صعود برهنه اش.
احمد سیف بود و نیاک و راهیان سپیده اش و تشویق های معلم گونه اش.
بیزن صف سری بود و مطلب زیبای روز معلم اش.
شهلا بود و « از یاد مبر که زندگی ات جاودانه نیست »
ناصر غیاثی بود و مرز آبی اش
مینو بود و آونگ های خاطره اش.
شراره بود و شیندختش.
یک اهری بود و اتفاقات ساده اش.
یوسف علیخانی و قابیل هم بود و تادانه اش خواندنی تر بود و سه گانه اش ( قدم به خیر مادربزرگم بود – اژدهاکشان – عروس بید ) سپس نویسندگان دورش جمع شدند و آموت سر برآورد و نفس کشید. بیوه کشان اش به چاپ رسید . الحق والانصاف یکی از بهترین مشوق هاست این یوسف علیخانی. باید بگویم که قلمت پایدار.
نق نقو بود و نوشته های خوبش و دوربین عکاسی اش که با دیدن عکسهایش من نیز دوربین به دست گرفتم تا عکاس شوم.
عمو اروند ، پیشکسوت وبلاکستان با روحیه ای قوی که وبلاکش بروز است. با خاطراتی شیرین و خواندنی.
خانوم حنا بود . که یکی سالی می شود چیزی ننوشته است.
راوی حکایت باقی و نوشته های پژوهش گرانه اش.
سعید حاتمی و بلاکهای بروز شده اش و زحمتی که در خبررسانی وبلاکهای بروز شده می کشید و سایت هنوز هم لینکها را بروز می کند.
زهرا هست که همیشه می نویسد.
بی خداحافظی است و فسقلکش
ف . م . سخن فراموشم نشود.
بلوچ – دختر همسایه – گیله دختر – پسرکم دنی – تقویم تبعید – خاتونک – خانومچه – امیریه – اقاقیا – حضور خلوت انس – سیبستان مهدی جامی – مارال – یوخا – بولوت – نوشی و جوجه هایش – گوریل فهیم – آهستان – مهار بیابان زایی – بیلی و من
بلاک نیوز و بالاترین هم بودند.
رادیو زمانه هم بود . رادیوی وبلاکستان که تغییر کرد و شد رادیو زمانه ای دیگر.
رادیو قاصدک بود و سما و صدای صاف و زیبایش با مصاحبه ها و برنامه های متنوع اش که یکشنبه ها پخش می شد. او نیز کار را تعطیل کرد و رفت.
کتابناک است و کتابهای الکتورنیکی را در اختیار علاقمندان می گذارد. چه بسا کتابهای کمیابی که در کتابناک می توان پیدا کرد.
همه بودند و من با خواندن و دیدن مطالب مختلف و خواندنی ، نوشته های گرد گرفته ام را غبارروبی کرده و قلم در دست وارد عرصه وبلاک نویسان شدم. حرف دلم را نوشتم . حکایتهایم را نوشته و سپس در چهار دفتر به چاپ رساندم. و دو جلد اول و دوم در سایت کتابناک برای دانلود هست.
و من چهارشنبه، ٢٤ اسفند ۱۳۸٤ ، روزی را که اولین نوشته ام را در پرشین بلاک نوشتم ، دوست دارم .
*
دوستان می توانید وبلاکهایتان را به لیست اضافه کند.
*