List

گفتم عشقت قرابت و خویش منست
غم نیست غم از دل بداندیش منست
گفتا بکمان و تیر خود می‌نازی
گستاخ مینداز گرو پیش منست
مولانا
*
گفتم : صنما لاله رخا دلدارا
در خواب نمای چهره باری یارا
گفتا : که روی به خواب بی ما وانگه
خواهی که دگر به خواب بینی ما را
ابوسعید ابی الخیر
*
گفتم که لبت، گفت لبم آب حیات
گفتم دهنت، گفت زهی حب نبات
گفتم سخن تو، گفت حافظ گفتا
شادی همه لطیفه گویان صلوات
حافظ
*
گفتم شب مهتاب بیا، نازکنان گفت
آنجا که منم حاجت مهتاب نباشد
مهدی سهیلی
*
گفتم که دل از تو بوسه ای خواهان است
گفتا که بهای بوسۀ من جان است
دل آمد و در پهلی جان زد انگشت
یعنی که به من بیع بکن کارزان است
عائشۀ سمرقندی
*
زاغی می گفت اگر بمیرد شهباز
من جای کنم بدست شاهان از ناز
بلبل بشنید وگفت کای بندهٔ آز
رو لاف مزن با وزغ وموش بساز
ملک الشعرای بهار
*
گفتم که لبم به بوسه‌ای مهمان است
گفتا که بهای بوسهٔ من جان است
عقل آمد و در پهلوی من زد انگشت
یعنی که خموش، بیع جان ارزان است
مهستی گنجوی
*
گفتم نظری که عمر من فاسد شد
گفتا ز حسد جهان پر از حاسد شد
گفتم بوسی به جان دهی گفت برو
بازار لب من اینچنین کاسد شد
مهستی گنجوی
*
گفتم: دلت ار با من شیداست بگو
گفت: آنچه دلت ز وصل من خواست بگو
گفتم که: دل اندر کمرت خواهم بست
گفتا که: چه دیده‌ای درو؟ راست بگو
اوحدی مراغه ای
*
یاد تو هست در دل ، هر چند که از تو دورم
با طعنه گفت : دانم ای عاشق صبورم
گفتم : دلم شکستی. گفتا : برو که رستی
گفتم : مکن خدا را ، مشکن دگر غرورم
گفتا که صبر باید تا اخترت برآید
عنقای بی نشانم ، الماس کوه نورم
گفتم دگر ندانم ، پیش تو بی زبانم
افکنده عشق بی باک اینگونه در تنورم
ظاهر حسینی هروی
*
گفتی اگر از کوی خود، روزی تو را گویم : «برو»؟
گفتم که صد سال دگر، امروز و فردا می کنم
سیمین بهبهانی
*
گفتی برو! گفتم که میمانم نگفتم؟
گفتی چرا؟ گفتم نمیدانم نگفتم؟
گفتی خرابم میشوی گفتی ،نگفتی؟
گفتم چه میدانی که ویرانم نگفتم؟
مجتبی سپید

  Posts

März 25th, 2023

آن روز، اوّلِ نوروز

مادرم، جان و دلمآن روز سه شنبه اوّل فروردین 1402 مصادف با 21.03.2023 بود. آری اوّلین روز از نوروز. آخرین […]

März 8th, 2023

به بهانه هشتم مارس، نیمۀ شعبان، مادرم

مادرم، مهربانم، فداکارم، باید بودی و امروز « روز جهانی زن و نیمۀ شعبان » را به تو تبریک می […]

März 3rd, 2023

در رثای مادرم

دیندیرمیون قان آغلارامآنام، مهربانیم گئدیببوینو بوکوک بیر بلبلمگولوم گولوستانیم گئدیبهجران اوتوندا یانیرامروحوم، بوتون جانیم گئدیباوددا یاندی افغانیمدانبیلدی کی جانانیم گئدیبدیندیرمیون […]

Februar 23rd, 2023

نادر ابراهیمی می گوید

من در یک لحظه، غفلتا، وقتی بسیار جوان بودم و کمک کارگر فنی در صحرا، عاشق صحرا شدم. غفلتا، نمی […]

Februar 21st, 2023

هر سرانجام سرآغازی است

آتش بدون دود – جلد هفتم – هر سرانجام سرآغازی استآلنی به بهانه سردردها و سنگ کلیه های شدید که […]

Februar 20th, 2023

فرق مبارز مومن با ظالم بی ایمان

عیبِ جهانِ ما: عیبِ جهانِ ما این است که هنوز در برابر مردِ واقعی، دستکم یک نامرد وجود دارد و […]

Februar 18th, 2023

آتش بدون دود – جلد ششم

آتش بدون دود – کتاب ششم – هرگز آرام نخواهی گرفتآلنی – مارال، همراه با تحصیل و سخت کوشی در […]

Februar 17th, 2023

آتش بدون دود- جلد پنجم

عبداللّه مای لس: نخستین ترکمنی که به مجلس شورا راه یافت و سالها به خاطر مشروطیت مبارزه کرد. به همین […]

Februar 11th, 2023

آتش بدون دود – جلد پنجم – حرکت از نو

آلنی و مارال در تهران سرگرمِ تحصیل و سیاست هستند. دخترشان آیناز در اینجه برون کنار مادربزرگش ملّان زندگی می […]

Februar 1st, 2023

آتش بدون دود – کتاب چهارم

از عشق سخن باید گفتهمیشه از عشق سخن باید گفت.می گوید: عشق ترجیع بندی ست که هیچ رُجعتی در آن […]