List

قدیمها زیاد می گریستم. هر دردی، هرستمی، اشک از چشمانم سرازیر می کرد. زمانی که نمی توانستم از خودم دفاع کنم، اشک می ریختم و گاهی هم اشک پیشتازی می کرد و هق هق گریه ام راه را بر حرف زدن می بست و در هر دو حال مقصرم نشان می داد. هر سرزنش و تحقیر وپرخاشی، بهانه ای به این چشمانِ صاحب مرده می داد تا اشکهایش را سرازیر کنند. آخر کسی که جواب ندهد، از خودش دفاع نکند، چگونه می تواند بی گناهی اش را ثابت کند. یک بار پیش چشم پزشک رفتم و از او خواستم دارویی تجویز کند تا این اشک بی موقع نریزد. پزشک هم جوابم کرد که نمی تواند مزاحم غدد اشکی شود و این کار وظیفه اعصاب و دل و جراتم است. او نیز سرزنشم کرد که گریۀ بی موقع بدبختی می آورد. خلاصه که از پیش پزشک ( کور پشمان ) برگشتم.
آن ایام آرزو می کردم که بر خود مسلط شوم و بدون گریه و زاری حرفم را بزنم. نشد که نشد. می گویند گریه اسلحۀ زنان است، اما در مورد من برعکس، گریه اسلحه که نه، بلکه مزاحمم بود. با گذشت زمان دلسردی سراغم آمد، قلبم از مهر خالی شد. با خود گفتم:« به خدا حیف است، نور چشمانم و همین اشک های بلورین که مثل مروارید غلطان بر گونه هایم سرازیر می شوند. ارزشش را ندارد.»
اکنون که با خنده ها و شیطنت های نوه جان هایم زندگی به کامم شیرین تر از شهد است، با خود می گویم و تکرار می کنم که ای کاش اشک نمی ریختم

  Posts

März 25th, 2023

آن روز، اوّلِ نوروز

مادرم، جان و دلمآن روز سه شنبه اوّل فروردین 1402 مصادف با 21.03.2023 بود. آری اوّلین روز از نوروز. آخرین […]

März 8th, 2023

به بهانه هشتم مارس، نیمۀ شعبان، مادرم

مادرم، مهربانم، فداکارم، باید بودی و امروز « روز جهانی زن و نیمۀ شعبان » را به تو تبریک می […]

März 3rd, 2023

در رثای مادرم

دیندیرمیون قان آغلارامآنام، مهربانیم گئدیببوینو بوکوک بیر بلبلمگولوم گولوستانیم گئدیبهجران اوتوندا یانیرامروحوم، بوتون جانیم گئدیباوددا یاندی افغانیمدانبیلدی کی جانانیم گئدیبدیندیرمیون […]

Februar 23rd, 2023

نادر ابراهیمی می گوید

من در یک لحظه، غفلتا، وقتی بسیار جوان بودم و کمک کارگر فنی در صحرا، عاشق صحرا شدم. غفلتا، نمی […]

Februar 21st, 2023

هر سرانجام سرآغازی است

آتش بدون دود – جلد هفتم – هر سرانجام سرآغازی استآلنی به بهانه سردردها و سنگ کلیه های شدید که […]

Februar 20th, 2023

فرق مبارز مومن با ظالم بی ایمان

عیبِ جهانِ ما: عیبِ جهانِ ما این است که هنوز در برابر مردِ واقعی، دستکم یک نامرد وجود دارد و […]

Februar 18th, 2023

آتش بدون دود – جلد ششم

آتش بدون دود – کتاب ششم – هرگز آرام نخواهی گرفتآلنی – مارال، همراه با تحصیل و سخت کوشی در […]

Februar 17th, 2023

آتش بدون دود- جلد پنجم

عبداللّه مای لس: نخستین ترکمنی که به مجلس شورا راه یافت و سالها به خاطر مشروطیت مبارزه کرد. به همین […]

Februar 11th, 2023

آتش بدون دود – جلد پنجم – حرکت از نو

آلنی و مارال در تهران سرگرمِ تحصیل و سیاست هستند. دخترشان آیناز در اینجه برون کنار مادربزرگش ملّان زندگی می […]

Februar 1st, 2023

آتش بدون دود – کتاب چهارم

از عشق سخن باید گفتهمیشه از عشق سخن باید گفت.می گوید: عشق ترجیع بندی ست که هیچ رُجعتی در آن […]