List

زندگی جنگ است جانا بهر جنگ آماده شو

نیست هنگام تامل بی درنگ آماده شو

ملک الشعرای بهار
این بیت را برای اولین بار از مرحوم دبیر تاریخ مان شنیدم. می گفت :« زندگی خود یک جنگ سرد و خطرناک واقعی است با این تفاوت که اسباب جنگ جنگجویان میدان ، کلاه خود و زره و شمشیر است وهنگام شکست ، بوی خون و خاک و مرگ را که جنگجوبا چشم می بیند وحشت در دل و جانش خانه کرده ، جان سالم هم بدر برد چندی نگذشته زهره چاک می شود و به بهانه های مختلف به سوی مرگ می رود غافل از این که جنگ سرد زندگی وحشتناک تر ازآن است که بتوان فکر کرد. شکست در جنگ زندگی آدمی ذره ذره آب و قطره قطره رنج کش می کند. با این حال آدمیزاد شکرگزاراست که می توانست بدتر از این هم باشد.
کلاه خود و زره و تیر و کمان و شمشیر برنده ما در جنگ سرد زندگی ما ، اعمال ماست و شمشیر برنده تر از تیغ بران ، زبان پدرسوخته مان است که هر چی می کشیم از دست همین زبان می کشیم که گاهی بی موقع می چرخد و ما را داخل چاهی می اندازد که صد عاقل بالغ نمی تواند رهایمان کند. در میدان جنگ زندگی چه بسا زبانی که می چرخد و می چرخد و می چرخد و بی وقفه می گوید و از گفتن باز نمی ایستد ، غافل از این که شنونده ،  پی به یاوه گوئی اش می برد و نقشه های تنظیم شده از قبل اش را نقش بر آب می کند و بر خلاف او زبانی که سکوت اختیار کرده و فقط گوش می کند ، گوئی که از خود دفاع می کند آن هم دفاعی جانانه با نگاهی نافذ و گویا. آری زندگی جنگ است و در این راه ایستادن جایز نیست که ایستادن و ناامید شدن خود شکست است. با کسی که می گوید چاره ای نیست با زمانه بساز موافق نیستم. چرا باید به محض شکست همه گناهان را به گردن زمانه بیاندازیم و با تلخی ها کنار بیاییم و بسوزیم و بسازیم ؟

حدیث بی خردان است با زمانه بساز

زمانه با تو نسازد تو با زمانه ستیز

اقبال لاهوری
آن زمان ها که او سخن می گفت به چشم دبیری به حرفهایش گوش می کردیم که یک ساعت و اندی فرصت سخن رانی دارد . بگذار سخن بگوید و خدای نکرده درس نپرسد که خیط می شویم. یا درس تازه ندهد که تکلیفمان زیاد می شود. در اصل درس می داد.

درس های فراموش نشدنی. روح اش شاد

نه آغلارسان منیم زلف سیاهیم
بودا گلیب بودا گئچر آغلاما
گؤگلره اریشدی فریادیم آهیم
بودا گلیب بودا گئچر آغلاما

بیر گؤلون چئوره سی تیکاندیر خاردیر
بولبول گول الینده ن آهیله زاردیر
نه ده اولسا قیشین سونو باهاردیر
بودا گلیب بودا گئچر آغلاما


چه گریه می کنی زلف سیاهم
این هم می آید ، این هم می گذرد گریه نکن
صدای فریاد و آهم به آسمانها رسید
این هم می آید ، این هم می گذرد گریه نکن

دور و بر یک گل خار هست
بلبل از دست گل در آه و زار است
هر چه باشد بعد از زمستان بهار است
این هم می آید این هم می گذرد گریه نکن

*

  Posts

März 25th, 2023

آن روز، اوّلِ نوروز

مادرم، جان و دلمآن روز سه شنبه اوّل فروردین 1402 مصادف با 21.03.2023 بود. آری اوّلین روز از نوروز. آخرین […]

März 8th, 2023

به بهانه هشتم مارس، نیمۀ شعبان، مادرم

مادرم، مهربانم، فداکارم، باید بودی و امروز « روز جهانی زن و نیمۀ شعبان » را به تو تبریک می […]

März 3rd, 2023

در رثای مادرم

دیندیرمیون قان آغلارامآنام، مهربانیم گئدیببوینو بوکوک بیر بلبلمگولوم گولوستانیم گئدیبهجران اوتوندا یانیرامروحوم، بوتون جانیم گئدیباوددا یاندی افغانیمدانبیلدی کی جانانیم گئدیبدیندیرمیون […]

Februar 23rd, 2023

نادر ابراهیمی می گوید

من در یک لحظه، غفلتا، وقتی بسیار جوان بودم و کمک کارگر فنی در صحرا، عاشق صحرا شدم. غفلتا، نمی […]

Februar 21st, 2023

هر سرانجام سرآغازی است

آتش بدون دود – جلد هفتم – هر سرانجام سرآغازی استآلنی به بهانه سردردها و سنگ کلیه های شدید که […]

Februar 20th, 2023

فرق مبارز مومن با ظالم بی ایمان

عیبِ جهانِ ما: عیبِ جهانِ ما این است که هنوز در برابر مردِ واقعی، دستکم یک نامرد وجود دارد و […]

Februar 18th, 2023

آتش بدون دود – جلد ششم

آتش بدون دود – کتاب ششم – هرگز آرام نخواهی گرفتآلنی – مارال، همراه با تحصیل و سخت کوشی در […]

Februar 17th, 2023

آتش بدون دود- جلد پنجم

عبداللّه مای لس: نخستین ترکمنی که به مجلس شورا راه یافت و سالها به خاطر مشروطیت مبارزه کرد. به همین […]

Februar 11th, 2023

آتش بدون دود – جلد پنجم – حرکت از نو

آلنی و مارال در تهران سرگرمِ تحصیل و سیاست هستند. دخترشان آیناز در اینجه برون کنار مادربزرگش ملّان زندگی می […]

Februar 1st, 2023

آتش بدون دود – کتاب چهارم

از عشق سخن باید گفتهمیشه از عشق سخن باید گفت.می گوید: عشق ترجیع بندی ست که هیچ رُجعتی در آن […]