مادربزرگ مرحومم در آداب روز عاشورا می گفت : در این روز نباید شکم سیر غذا خورد. نباید خندید. نباید بچه بغل کرد و بوسید. آدامس نجوید و تخمه نخورید زیرا مادر یزید در این روز آدامس جویده و تخمه شکسته .. نباید مرغ و خروس و گاو و گوسفند سر برید. در این روز نباید خونی بر زمین ریخته شود. برای همین هم جنگ حرام است. حتی یزید( اسم محفوظ – مردی شرور و بی رحم بود که به او لقب یزید داده بودند.) هم که اشقیای ماکو و دور و برش بود و می زد و می برد و می کشت و غارت می کرد ، محرم و روزهای عزاداری کارش را تعطیل می کرد.
گاهی حس کنجکاوی و فضولی من و مهناز و مهرناز گل می کرد و از سر بازیگوشی می پرسیدیم : از کجا می دانی که مادر یزید آدامس جویده یا تخمه شکسته ؟
با ساده دلی تمام با دست راستش گونه اش را نیشگون می گرفت و با دندانهای بالا لب پائینش را گاز می گرفت و می گفت : استغفرالله ! آقا خودش بالای منبر تعریف می کرد.
می پرسیدیم: اگر در روز عاشورا جنگ و خونریزی و کشت و کشتار راه بیفتد چه می شود؟
ناراحت می شد و جواب می داد : خدا نکند ! آن وقت آخر الزمان نزدیک می شود. روز عاشورا شمر و حرمله و یزید و .. و … آدم کشته اند.
شمر دشمن بود و با همان لباس رزمی و با هدف مشخص خود ، شمشیربه دست از روبرو حمله کرد. وای بر آنانکه از پشت سر خنجر می زنند .