List

دبیر تاریخ ما می گفت: « نوجوان که بودم عاشق شاه و شاهان بودم.  با خود می گفتم که ای کاش من شاهزاده به دنیا می آمدم و شاهی مثل نادر شاه ، آقا محمد جان قاجار ، شاه عباس بزرگ ، کوروش کبیر و غیره می شدم. همین عشق وعلاقه هم موجب شد که دبیر تاریخ شدم. مطالعه مرا از راه بدر کرد و عشق و علاقه ام را نسبت به شاهان از بین برد. متوجه شدم که شاه به خاطر قدرت و مقام خود حتی به جگرگوشه اش نیز رحم نمیکند. در عالم رویا، خود را پسر نادرشاه دیدم که دستور کور کردنم را داد. التماس و گریه و زاری ام در دل سنگ و خشمیگنش اثر نکرد.سراغ اقامجمد خان قاجار رفتم. پس از دیدن چشمان از حدقه بیرون زدۀ مردم کرمان، خدا را شکر کردم که او پسری ندارد و خواجه است. عدالت کوروش بزرگ را زیر سوال بردم و همکاران به جای جواب قانع کننده فحش بارانم کردند و متهم به وطن فروشی شدم. تنها جرمم سوالی بود که کردم ، آیا کوروش بزرگ در جنگها بین سربازان به جای نیزه و خنجر ، حلوا پخش می کرد؟ »
اکنون که من، فیلم « محتشم یوز ایل »  یا « حریم سلطان » یا همان صد سال باشکوه را که تماشا می کنم. یاد سخنان مرحوم دبیر تاریخمان می افتم. سلطان سلیمان قداره و توپ و تفنگ و سلاحهای پیشرفته در اختیار ، به هوای جهان پادشاه شدن حمله می کند و از دم تیغ می گذراند. یولون آچیق ، قیلینجین کسکین اولسون/ راهت باز و شمشیرت برنده. حالا این شمشیرهای برنده چه ها با سرها و سرپرستها کردند بماند. با گذشت زمان و بزرگ شدن پسرش شاهزاده مصطفی و محبوبیت این مرد جوان، او را ، یعنی جگرگوشه اش را، میوۀ دل و جانش را ، رقیب خود می بیند و در چادرخود مرگش را تماشا می کند. دلش ارام نگرفته و راه بر خطر می بندد و فرمان قتل نوۀ کوچکش را نیز صادر می کند. سپس نوبت به پسر عصیانگرش می رسد. بایزید و چهار پسرش نیز به فرمان پدر و پدربزرگ، هلاک می شوند. هنگام تماشای این صحنه های هولناک از تلویزیون، یاد دبیر تاریخمان می افتم و فاتحه ای بر روحش می خوانم.

  Posts

März 25th, 2023

آن روز، اوّلِ نوروز

مادرم، جان و دلمآن روز سه شنبه اوّل فروردین 1402 مصادف با 21.03.2023 بود. آری اوّلین روز از نوروز. آخرین […]

März 8th, 2023

به بهانه هشتم مارس، نیمۀ شعبان، مادرم

مادرم، مهربانم، فداکارم، باید بودی و امروز « روز جهانی زن و نیمۀ شعبان » را به تو تبریک می […]

März 3rd, 2023

در رثای مادرم

دیندیرمیون قان آغلارامآنام، مهربانیم گئدیببوینو بوکوک بیر بلبلمگولوم گولوستانیم گئدیبهجران اوتوندا یانیرامروحوم، بوتون جانیم گئدیباوددا یاندی افغانیمدانبیلدی کی جانانیم گئدیبدیندیرمیون […]

Februar 23rd, 2023

نادر ابراهیمی می گوید

من در یک لحظه، غفلتا، وقتی بسیار جوان بودم و کمک کارگر فنی در صحرا، عاشق صحرا شدم. غفلتا، نمی […]

Februar 21st, 2023

هر سرانجام سرآغازی است

آتش بدون دود – جلد هفتم – هر سرانجام سرآغازی استآلنی به بهانه سردردها و سنگ کلیه های شدید که […]

Februar 20th, 2023

فرق مبارز مومن با ظالم بی ایمان

عیبِ جهانِ ما: عیبِ جهانِ ما این است که هنوز در برابر مردِ واقعی، دستکم یک نامرد وجود دارد و […]

Februar 18th, 2023

آتش بدون دود – جلد ششم

آتش بدون دود – کتاب ششم – هرگز آرام نخواهی گرفتآلنی – مارال، همراه با تحصیل و سخت کوشی در […]

Februar 17th, 2023

آتش بدون دود- جلد پنجم

عبداللّه مای لس: نخستین ترکمنی که به مجلس شورا راه یافت و سالها به خاطر مشروطیت مبارزه کرد. به همین […]

Februar 11th, 2023

آتش بدون دود – جلد پنجم – حرکت از نو

آلنی و مارال در تهران سرگرمِ تحصیل و سیاست هستند. دخترشان آیناز در اینجه برون کنار مادربزرگش ملّان زندگی می […]

Februar 1st, 2023

آتش بدون دود – کتاب چهارم

از عشق سخن باید گفتهمیشه از عشق سخن باید گفت.می گوید: عشق ترجیع بندی ست که هیچ رُجعتی در آن […]