چونکه حکم اندر کف رندان بود
لاجرم ذوالنوّن در زندان بود
*
چون قلم در دست غدّاری بود
بی گمان منصور بر داری بود
*
از حسد بر یوسف مصری چه رفت
این حسد اندر کمین گرگی است زفت
لاجرم زین گرگ یعقوب حلیم
داشت بر یوسف همیشه خوف و بیم
گرگ ظاهر گرد یوسف خود نگشت
این حسد در فعل از گرگان گذشت
*
مثنوی مولانا پر است از سخنان بکر و شیرین، پندهای نغز و دلنشین، هر چه می خوانی بر ادامه اش حریص تر می شوی.
*