List

من و مهناز و مهرناز در راه مدرسه از بقال سر کوچه مان شمع می خریدیم و شب تاسوعا به مساجد محله مان می رفتیم و دعا می خواندیم و حاجت دل می گفتیم و شمعی روشن می کردیم. مطمئن بودیم که خدا حاجتمان را می دهد. دل کوچکمان از خدا چه می خواست بجز معدل بالا و نمره انضباط بیست و عروسک خوشگل شب عید؟ گاهی حکیمه نیز با ما می آمد او از خدا فقط نمره ده می خواست که قبول شود و بهانه به دست آقاجانش ندهد. خدا چقدر دوستمان داشت. از در مسجدش دست خالی برنمی گرداند. سرایدار مسجد محله ما شمعها را خاموش می کرد و برمی داشت. در مقابل اعتراض ما می گفت:« باید جا برای شمعهائی که بقیه مردم می آورند و روشن می کنند باشد. از آن گذشته همه این شمعها را که نمی شود یک شبه روشن و ذوب کرد. اینها خرج مسجد می شوند. »
او با همه این حرفهایش دل کوچک ما را نمی شکست و اجازه می داد شمعمان تا آخر بسوزد و ذوب شود. تماشای ذوب شدن و همچون اشک جاری شدن شمع ، غمگینمان می کرد. گوئی که او نیز دارد در مصیبت کودکان یتیم و زنان اسیر می گرید. آخرین قطره که ذوب و سپس خاموش می شد مطمئنمان می کرد که حاجتمان را از خدا گرفته ایم.
امشب نیز به یاد آن دوران شمعی روشن می کنم به بزرگی دل مهربان خدا که حلقه غلامی حلقه به گوشی را از گوشم بیرون کشید و نعمت رهائی را ارزانی ام کرد. چه فرقی می کند شمع کجا روشن شود داخل مسجد و معبد و عبادتگاه یا میز کوچک اتاق نشیمن ؟ چه فرقی می کند کجا دعا کنی ؟ مهم این است که دعایت از ته دل و خوشایند خدا باشد. آنگاه می گیری آنچه که از خدا می خواهی.
دعایتان مستجاب و آرزوهایتان برآورده باد
تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند

  Posts

März 25th, 2023

آن روز، اوّلِ نوروز

مادرم، جان و دلمآن روز سه شنبه اوّل فروردین 1402 مصادف با 21.03.2023 بود. آری اوّلین روز از نوروز. آخرین […]

März 8th, 2023

به بهانه هشتم مارس، نیمۀ شعبان، مادرم

مادرم، مهربانم، فداکارم، باید بودی و امروز « روز جهانی زن و نیمۀ شعبان » را به تو تبریک می […]

März 3rd, 2023

در رثای مادرم

دیندیرمیون قان آغلارامآنام، مهربانیم گئدیببوینو بوکوک بیر بلبلمگولوم گولوستانیم گئدیبهجران اوتوندا یانیرامروحوم، بوتون جانیم گئدیباوددا یاندی افغانیمدانبیلدی کی جانانیم گئدیبدیندیرمیون […]

Februar 23rd, 2023

نادر ابراهیمی می گوید

من در یک لحظه، غفلتا، وقتی بسیار جوان بودم و کمک کارگر فنی در صحرا، عاشق صحرا شدم. غفلتا، نمی […]

Februar 21st, 2023

هر سرانجام سرآغازی است

آتش بدون دود – جلد هفتم – هر سرانجام سرآغازی استآلنی به بهانه سردردها و سنگ کلیه های شدید که […]

Februar 20th, 2023

فرق مبارز مومن با ظالم بی ایمان

عیبِ جهانِ ما: عیبِ جهانِ ما این است که هنوز در برابر مردِ واقعی، دستکم یک نامرد وجود دارد و […]

Februar 18th, 2023

آتش بدون دود – جلد ششم

آتش بدون دود – کتاب ششم – هرگز آرام نخواهی گرفتآلنی – مارال، همراه با تحصیل و سخت کوشی در […]

Februar 17th, 2023

آتش بدون دود- جلد پنجم

عبداللّه مای لس: نخستین ترکمنی که به مجلس شورا راه یافت و سالها به خاطر مشروطیت مبارزه کرد. به همین […]

Februar 11th, 2023

آتش بدون دود – جلد پنجم – حرکت از نو

آلنی و مارال در تهران سرگرمِ تحصیل و سیاست هستند. دخترشان آیناز در اینجه برون کنار مادربزرگش ملّان زندگی می […]

Februar 1st, 2023

آتش بدون دود – کتاب چهارم

از عشق سخن باید گفتهمیشه از عشق سخن باید گفت.می گوید: عشق ترجیع بندی ست که هیچ رُجعتی در آن […]