List

آلنی و مارال در تهران سرگرمِ تحصیل و سیاست هستند. دخترشان آیناز در اینجه برون کنار مادربزرگش ملّان زندگی می کند. کِبتر، دخترِ دوّم یارمحمّد نقشینه بند که شانزده سال دارد، بیمار می شود. یارمحمّدِ ظالم حاضر است به خاطر سلامتی دخترش تمام زندگی اش را بدهد. می گویند: او به خاطر دخترش کبتر که از بوی اسپند و صدای کاکلی ها خوشش نمی آمد، به سیصد کارگر دستور می دهد هرچه بوته ی اسفند است از دور تا دورِ خانه و باغ از ریشه درآورند و در جای دور بسوزانند. صد بچّه را وامی دارد تا با تیرکمان هایشان به جان کاکلی های دشت بیفتند. چند شکارچی را می گمارد تا کاکلی ها را شکار کنند. این واقعه را مردم ناحیه « قتل عام کاکلی ها» اسم گذاشته اند. حالا کبتر می خواهد که آلنیِ طبیب او را مداوا کند. سرانجام یار محّمد، با تهدید کردنِ ملّا قلیج، آلنی را به بستر دخترش می آورد. او به آلنی قول می دهد که اگر دخترش را از شر بیماری ومرگ نجات دهد، او را دو بار از پنجه اعدام و مرگ نجات خواهد داد.
آلنی سرش را از اتاق کبتر بیرون می برد و آهسته می گوید:« دهانِ آلوده، از مغزِ آلوده تغذیه می کند. این را هم تو یادت باشد یار محمّد! و یادت باشد که آلنی، دشنام نمی دهد، زخم می زند. جنگیدن و زخمی کردنِ حریف، نقطه ی مقابل ایستادن و دشنام دادن است. ضمنا این را هم بدان! من با آمدن به این باغ، آنقدر بی آبرو شده ام که دیگر با هیچ حُقّه یی نتوانم این روغن ریخته بر خاکِ باغِ تو را جمع کنم تا بتوانم آن را نذرِ امام زاده یی کنم. ضمنا این را هم بدان یاشولی! آلنی اوجا، قول هایی را که به او داده یی، به هیچ قیمت پس نمی دهد، چون واقعا محتاجِ قول هاست، چرا که می داند که در این جنگ، با ناجوانمردانی می جنگد که اعدام کردنِ بی گناهان، مثل نَفَس کشیدن برایشان آسان است.»
کار آلنی زیاد است و مراقبت از کبتر را به یاشا می سپارد. یاشا با دیدنِ ِکبتر عاشقش می شود. امّا سکوت اختیار کرده و شبانه روز به معالجه و پرستاری از دخترک می پردازد. حال دختر خوب می شود و یاشای افسرده و صرعی و مجنون به صحرا برمی گردد.
سرانجام یاشا شیرمحمّدی، یارمحمّد نقشینه بند را می کشد و به سراغ افسری که به او توهین کرده و بر گوشش زده بود، می رود و سه گلوله به او شلیک می کند، امّا افسر جان سالم به در می برد. سپس سراغ دکتر خدرآقلی می رود و در مطب او به انتظار می نشیند تا دکتر بیاید. اما قبل از اقدام به قتل، دستگیر می شود و اعتراف می کند که اگر از زندان بیرون بیاید، باز سراغ دکتر خدرآقلی می رود و او را می کشد. آلنی پیش دختران یارمحمّد می رود و وعدۀ پدرشان را یادآوری می کند و از آنها می خواهد از شکایت خود بگذرند. امّا نه آنها راضی می شوند و نه حکومت حاضر به بخشیدنِ یاشا است. حکومت سعی دارد از زبان او اسامی مخالفان و انقلابیّونی همچون قلیغ بلغای و آلنی و .. بشنود، یاشار هرگز اسمی از هیچ فردی به عنوان همکار نمی برد. ملاقات با پدر و مادرش و حتّی آلنی را نیز نمی پذیرد و سرانجام اعدام می شود. همزمان با مرگ آیلر که بعد از زائیدن نوزادش « توماج» فوت می کند و آلّای عاشق را با کودکش تنها می گذرد. یاشا اعدام می شود و در ذهن ترکمن بعنوان شهید باقی می ماند.
*

  Posts

März 25th, 2023

آن روز، اوّلِ نوروز

مادرم، جان و دلمآن روز سه شنبه اوّل فروردین 1402 مصادف با 21.03.2023 بود. آری اوّلین روز از نوروز. آخرین […]

März 8th, 2023

به بهانه هشتم مارس، نیمۀ شعبان، مادرم

مادرم، مهربانم، فداکارم، باید بودی و امروز « روز جهانی زن و نیمۀ شعبان » را به تو تبریک می […]

März 3rd, 2023

در رثای مادرم

دیندیرمیون قان آغلارامآنام، مهربانیم گئدیببوینو بوکوک بیر بلبلمگولوم گولوستانیم گئدیبهجران اوتوندا یانیرامروحوم، بوتون جانیم گئدیباوددا یاندی افغانیمدانبیلدی کی جانانیم گئدیبدیندیرمیون […]

Februar 23rd, 2023

نادر ابراهیمی می گوید

من در یک لحظه، غفلتا، وقتی بسیار جوان بودم و کمک کارگر فنی در صحرا، عاشق صحرا شدم. غفلتا، نمی […]

Februar 21st, 2023

هر سرانجام سرآغازی است

آتش بدون دود – جلد هفتم – هر سرانجام سرآغازی استآلنی به بهانه سردردها و سنگ کلیه های شدید که […]

Februar 20th, 2023

فرق مبارز مومن با ظالم بی ایمان

عیبِ جهانِ ما: عیبِ جهانِ ما این است که هنوز در برابر مردِ واقعی، دستکم یک نامرد وجود دارد و […]

Februar 18th, 2023

آتش بدون دود – جلد ششم

آتش بدون دود – کتاب ششم – هرگز آرام نخواهی گرفتآلنی – مارال، همراه با تحصیل و سخت کوشی در […]

Februar 17th, 2023

آتش بدون دود- جلد پنجم

عبداللّه مای لس: نخستین ترکمنی که به مجلس شورا راه یافت و سالها به خاطر مشروطیت مبارزه کرد. به همین […]

Februar 11th, 2023

آتش بدون دود – جلد پنجم – حرکت از نو

آلنی و مارال در تهران سرگرمِ تحصیل و سیاست هستند. دخترشان آیناز در اینجه برون کنار مادربزرگش ملّان زندگی می […]

Februar 1st, 2023

آتش بدون دود – کتاب چهارم

از عشق سخن باید گفتهمیشه از عشق سخن باید گفت.می گوید: عشق ترجیع بندی ست که هیچ رُجعتی در آن […]